سفارش تبلیغ
صبا ویژن

شخصی

تقسیم ارسطویی دانش فلسفه

روش وتقسیم علوم از نظر ارسطو

روش و تقسیم بندی علوم

 

ارسطو تمایز علوم را به تمایز موضوعاتشان می دانست . یک علم غیر از علم دیگر است چون موضوع این علم غیر از آن علم است. اما امروزه تمایز علوم را علاوه بر موضوعات به روش و غایت نیز می دانند .و بیشتر به صورت مزجی قبول دارند. یعنی اول بر اساس روش تقسیم می کنند که علوم تجربی ، عقلی و نقلی داریم سپس هر یک را با توجه به موضوع آن تقسیم می کنند که مثلا علوم تجربی فیزیک ،شیمی ،زیست ......است.

 

ارسطو می گویید موجودات جهان را از لحاظ ماده و حرکت میتوان به چهار قسم تقسیم کرد.

 

1- بعضی موجودات مادی و متحرک اند مثل محسسوسات ( محسوس وفناپذیر)

 

2- بعضی موجودات مادی و غیر متحرک اند مثل عدد مانند اینکه دو همیشه ثابت است اما مادی است چون تحقق پیدا نمی کند مگر در همین محسسوسات (محسسوس و سرمدی)

 

3- بعضی موجودات غیر مادی و متحرکند . این فقط فرض عقلی است ولی وجود ندارد

 

4- بعضی موجودات غیر مادی و غیر متحرک هستند . مثل مجردات یا مفارقات . ( نا محسوس و سرمدی)[1]

 

حال اگر دسته سوم را کنار بگذاریم که فقط فرض عقلی است آنگاه آنچه که در عالم واقع وجود دارد همان است که ارسطو به آن فلسفه نظری می گوید و آن را به سه قسمت تقسیم می کند.

 

    الف- فلسفه نظری : معرفت را برای معرفت می خواهند و علم را برای علم " معرفت از این حیث که معرفت است غایت مورد نظر است و نه هیچ غرض عملی. " [2] فلسفه نظری شامل سه بخش است

 

                   1- فیزیک یا فلسفه طبیعی که با اشیاء مادی و متحرک سرو کار دارد.و به جواهر واقعی تر می پردازد .فیزیک جسم را از حیث حرکت مورد بررسی قرار می دهد،نه از حیث اینکه وجود دارند .

 

                   2- ریاضیات که با امر مادی و نا متحرک سر و کار دارد . یا صور غیر متحرک اجسام طبیعی اند ."شاخه های دانش ریاضی نیز به چیز های نامتحرک می پردازد؛ اما چیز های نامتحرکی که احتمالا جدا از ماده نیستند، بلکه در ماده اند."[3]

 

. 3- مابعد الطبیعه که با غیر مادی و نا متحرک سرو کار دارد." دانش نخستین به چیز های جدا از ماده ، و چیز های نا متحرک می پردازد."[4] قلمرو آن وجود من حیث هو وجود است" و چون درجه ی واقعیت هر وجودی با فعلیت آن سنجیده می شود ، فعل محض یگانه چیز مطلقا واقعی است ، زیرا حاوی هیچ قوه ای نیست . سر انجام به این نتیجه می رسیم که خدا ، صورت مفارق ، فرد ابدی و کامل ، موضوع اساسی متافیزیک است ، و بنابر این ، جا دارد که این علم را علم الهی بنامیم ؛ همه ی علوم دیگر تابع این علم اند . " [5] و از این سه مابعدالطبیعه مقدم است چون ارجمند ترین دانش باید در باره ی ارجمند ترین جنس باشد بعد ریاضیات است و بعد طبیعی.

 

   ب- فلسفه عملی(پراکتیکه) :فلسفه ای که در آن ، علم برای عمل است ،و علم فقط آلت است و هدف " عمل " است .

 

                  1- سیاست .

 

                  2- علم لشگر کشی                     

 

                  3- علم خطابه .

 

                 4 – علم اقتصاد.

 

در فلسفه اسلامی آن را به سه قسم اخلاق ، تدبیر منزل و سیاست مدن تقسیم کرده اند که ربطی به ارسطو ندارد.

 

ج- فلسفه شعری یا هنری ( پوئتیکه)با تولید سرو کار دارد نه با عمل در حقیقت همان " نظریه هنر " است .موضوع آن پدید آوردن اثری بیرون از هنرمند است . همه هنر ها اعم از کلامی و غیر کلامی. به هنر های کلامی معمولا ادبیات گفته می شود که شامل داستان ، شعر ، نثر، نمایشنامه.....می شود . هنر های غیر کلامی مثل نقاشی ،مجسمه سازی ،معماری ... فلسفه شعری امروزه تحت عنوان فلسفه هنر یا زیبائی شناسی یاد می شود .

 

1- ارسطو یک تقسیم بندی از علم ندارد در کل آثار خود تقسیم بندی های مختلفی از علوم به دست داده که یکی از همه مشهور تر است

 

2- این تقسیم بندی حصر عقلی نیست بلکه حصر استقرائی است.

 

3- فلسفه عملی و نظری با چیزی سرو کار دارند که از قبل وجود داشته ، اما فلسفه شعری با چیزی از قبل سرو کار ندارد ؛ بلکه آن را به وجود می آورد.

 

4- فلسفه شعری گفته می شود چون شعر اوج خلاقیت و هنر و تو لید است .

 

 

 

روش ارسطو

 

در روش شناسی نظر ارسطو این بود که روش واحدی برای علوم و معارف مختلف مطلوب نیست . هر علمی روش خاص خود را دارد ، و همه علوم هم دارای میزان دقت یکسانی نیستند .آن دقتی که در فیزیک و ریاضی وجود دارد نمی شود در اخلاق انتظار داشت." بحث دقیق ریاضی را نه در همه ی زمینه ها ، بلکه تنها در زمینه ی چیزهایی که مشوب به ماده نیستند ، باید طلب کرد. بنابر این روش ریاضی روش دانش طبیعی نیست؛ زیرا همه ی طبیعت محتملا دارای ماده است."[6] و این به عوامل زیادی بستگی دارد از جمله پیچیدگی تبیین رفتار انسانی و اینکه دعوا بر سر مفاهیم اخلاقی مثل خوب و بد به این آسانی فیصله پذیر نیست. ارسطو آن سلسله مراتبی را که در آنالوطیقای دوم پی ریزی کرده بود می دید که در اخلاق و سیاست یا امور عملی چندان کار ساز نیست به عبارت دیگر در این گونه علوم نمی شود نظام سیستمی استنتاجی قیاسی ابداع کرد . حتی عقیده داشت که نا سازگاری و تعارض و تباین در فیزیک و ریاضی جای اعتراض و اشکال دارد ولی در زمینه اخلاق این چنین نیست. از طرف دیگر حتی در علومی مثل زیست شناسی و اخترشناسی نیز نمی شود آن دقت ریاضی را انتظار داشت. ارسطو سعی کرد تفکر و پژوهش فلسفی را از چار چوب دیالوگی شاعرانه، اسطوره ای افلاطون رها سازد، و به واقعیت و پدیده های عینی جهان محسوس بپردازد. البته از نظر ارسطو هدف معرفت، شناخت کلیات یعنی شناخت ماهیت کلی چیز ها ست . اما این مفهوم کلی و ماهیت کلی در جزئیات یا به تعبیر ارسطو در" تک چیزها" است .اما پدیده ها را از طریق حواس باید شناخت، از طریق تجربه و مشاهده حسی . " باید از آنچه برای هر یک از افراد شناختنی تر است آغاز کنیم تا آنچه را که در نزد طبیعت شناختنی است برای هر یک از افراد شناختنی سازیم "[7] در هر زمینه ای فیلسوف اول باید نمود ها را ثبت کند .از نظر ارسطو نمود هم شامل داده های حسی می شود و هم شامل اعتقادات و گفته های معمول مان در باره ی یک چیز . حال پس از ثبت همه ی آنها باید ببیند که آیا بین آنها تناقض وجود دارد یا خیر . و اگر تناقضی وجود داشته باشد باید فیلسوف شروع کند به جدا کردن و آنهایی را که کمتر اساسی ترند به نفع اساسی تر ها کنار بگذارد. وآن وقت بر می گردیم به فهم عادی ولی با فهم و ساخت بهتر .ذهن انسان از هر گونه شناخت نظری و پیشینی تهی است . و سرچشمه هر گونه شناختی نخست دریافت با ادراک حسی است. مفاهیم و اصول کلی هر دانشی را باید از راه استقراء بدست آورد .یعنی پیشرفت از راه جزئی به سوی کلی . لذا خود استقراء ادراک حسی است. ادراک حسی در حد خود گمراه کننده نیست بلکه این حکم و داوری ماست که درست یا غلط است . لذا نظریه شناخت ارسطو از ادراک حسی آغاز می شود . و به شناخت عقلی و تجربی و کلی می انجامد. 

منابع

 

[1] - تاریخ فلسفه غرب ، مصطفی ملکیان ، 301

 

[2] - تاریخ فلسفه، کاپلستون، سید جلال الدین مجتبوی، ص 317

 

[3] - متافیزیک a1026

 

[4] - همانa1026

 

[5] - کون و فساد ، ارسطو ، اسماعیل سعادت ، مقدمه ی تریکو ، ص 18

 

[6] - متافیزیک، ارسطو ، شرف الدین خراسانی –شرف، a995

 

[7] همان b1029